بند برگرفتن. باز کردن بند. بند وا کردن. قید و بند را باز کردن. مقابل بند بستن: ازدست و پای محکوم بند گشودند. (فرهنگ فارسی معین)
بند برگرفتن. باز کردن بند. بند وا کردن. قید و بند را باز کردن. مقابل بند بستن: ازدست و پای محکوم بند گشودند. (فرهنگ فارسی معین)